صدای قلبم از سینه،بروی صفحه میشینه
صدای لحن سرد تو،که چشمام اونو میبینه
سکون سرد اون حرفات، میگفتی واسم از دردات
تو درد عشقت از اون بود،و من محتاج لبخندات
و من مثل ی شبگردم، ب نور ماه آلوده
برای خواستن چشمات، همه عشقم چ کم بوده
دلت دلواپس پاییز، دلم درگیر دستاته
تو خم از چله ی آرش، ب قلبم تیر زخماته
نوشتی دور یا نزدیک، دلت پابند میمونه
نفهمیدی ک قلب من، داره تو چاه میخونه
ب جای گونه های تو، لبام سیگارو میبوسه
چشام از عشق لبریزه، ب دودش چشم میدوزه