مهدی سمیعی

  روز مصاحبه نهاییم ( که قبلا اسمش رو روز صفر گذاشتم) از در که در آمدم، به سمت خیل کارمندا روونه شدم و درست جایی که بعدا شد جای خودم نشستم. بی خبر از اینکه کجام. کنجکاو از کار شرکت. خانم سعیدی فرمودند نیم ساعتی باید صبر کنی! و عملیات شماسایی از همون لحظه… Continue reading مهدی سمیعی