من عاشق این صحنم. واست می نویسمش. تو خوابیدی. من کار داشتم. حتی متوجه نشدم شبخیر گفتی. میام بالای سرت. امیدوارم بیدار باشی. اولش ی تلاش میکنم. اما جلو خودمو میگیرم. وقتی چشمای معصومه خواب رفتتو میبینم. هزار تا فکر میاد توی سرم. ک نقاشیت کنم. ک بسرایمت. ک وصفت کنم. ک ببوسمت. توی همش… Continue reading شبانه
Category: هنر
عکس شخصی
تئاتر حافظ محمد
حدود یک سال پیش، دوست خوبم آقای محمد نخعی، زحمت کشیدن این جدول رو کشیدن.
استخدام
پیش از خواندن متن، فیلم را ببینید! انیمیشین “استخدام” فرصت کوتاه اما تکان دهندهای بود. با صدای زنگ ساعت روز آغاز میشود و با روشن شدن چراغ چیزی ناسازه شکل میگیرد. این اولین علامت سئوال است، آغاز گمانه زنی است. اما کم کم به دیدن آنچه در شروع برایمان ناباورانه بود عادت میکنیم. گویی چشمهایمان را مالیدهایم… Continue reading استخدام