از:مهرناز غضنفری میخواستم با خودم بجنگم.باتمام خاطرات سالهای جوانی ام.با نیمکت ها و صندلی ها و تخته ها و کلاس ها.دورهمی چند جوان دانشجو بهم میریزدم اما خم به ابرو نمی اورم.کم نیست تمام سالهای کارشناسی و کارشناسی ارشد را در میان نمایشگاهی از خاطراتم گذراندم و دوباره بعد از سی سال فراموشی و بی… Continue reading دانشگاه تهران
Category: تهران
سخنان آموزنده پانزده کارآفرین بزرگ
1. استیو جابز (Steve Jobs) بنیانگذار Apple: “معیاری برای تعیین کیفیت باشید. اغلب افراد عادت ندارند عالی باشند ولی شما می توانید بهترین باشید.” 2. ریچارد برانسون (Richard Branson) بنیانگذار Virgin Group: “بزرگترین علاقه مندی من در زندگی این بوده است که برای خودم هدف های دست نیافتنی قرار دهم و سپس تمام سعی خودم… Continue reading سخنان آموزنده پانزده کارآفرین بزرگ
مراد
ی لیوان آب از توی یخچال برمیدارم. میرم پایین. از بین اتوبوسا نگاهشو جلب میکنم. لبخند میزنه. کف گیر علامت ایستشو میزنه زیر بغلش. آبو ازم میگیره. میگه آب نطلبیده مراده. یادم میوفته: آب طلب نکرده همیشه مراد نیست شاید بهانه ایست که …
دیر شدگی
پیش میاد.نه برای همه. اما واسه من گاها پیش میاد. الحمدلله این اواخر خیلی کمتر. اما امروز مثلا پیش اومد. با ی برنامه جالب، صب خواب موندم. با تماس مدیر ارشدم پا شدم. دویدم. بعد رییس زنگم زدن. وقتی رسیدم، ساعت ده بود. کلی انتظار غرو لند داشتم. وقتی رسیدم ساعت زدم. مدیر ارشدم توی… Continue reading دیر شدگی
Friends
Friends, ill be there fore you
Music
Music, cry
بالاخره تمام شد
اولین و تنها داشبورد مدیریتی من تاییدشو از رییس بازاریابی گرفت و حالا کارخونمون داشبورد مدیریتی فروش داره با انواع امکانات جانبی. الحمدلله. راضیم. ی دوهفته طول کشید. بعدا باید تغییر کنه. با تغییر order type ها. الان روی کانال های فروش متمرکز شده. الحمدلله
Obj Mou T1
جلسه سوم OBJ MOU T1 با حضور دو تا آقای خبره مالیاتی کشور که هرکدوم دو تا کتاب دارن که قورتشون دادن، یکی کتاب قانون مالیات های مستقیم و یکی قانون مالیات بر ارزش افزوده. یک نفر خانم تحلیل گر سیستم که سمت اداره مالیاته، یک نفر خانم ناظر که خیلیم تسلت داره و خیلی… Continue reading Obj Mou T1
هادیانه
گذر
با مهدی درفشی، در بلندای بام، ب آبیاری برهوت تشنه کولر نشستیم. تازه اذان شده. هوا دم داره. بحث گذر زمانه. بحث تعریف زندگی. میگه تا صد سال پیش، اینجا شاید روستایی بوده. هزار سال پیش شاید بیابانی.⌛صد هزار سال پیش شاید دریا. میگمش، شاید ی روزی، دقیقا همینجا⏰ دو تا دایناسور ب هم رسیدن.… Continue reading گذر