په پو

    میگه باید برم… بار سفرم رو بستم… همه عزمم رو جزم کردم …بریدم از ریشم… و حالا فقط منتظر خواست خدام. منتظریه باد موافق..منتظر یه ضربه کوچیکم. بهش میگم : مگه اینجا و دوس نداری؟ همه ریشت اینجاس.. میگه … ریشم جبرا اینجاس. اینجا جای خوبی برای موندن نیس. نمیتونم تغییرش بدم. باید… Continue reading په پو