آتش گرفته بی دود
|
|
بر چشم، ژاله مسعود
|
فارق ز وضع موجود
|
در اجتماعِ پر “بود”
|
تنها، “نبود”، کم بود.
|
یک فرصت طلایی
|
آغاز آشنایی
|
فنجان برای چایی
|
ای مهربان کجایی
|
حرفی پر از جدایی
|
برخواست آتش از دود
|
با خاطرات یاران
|
ساعی و دل خرامان
|
در عمق روز باران
|
بی سایه زمستان
|
در گوشه شبستان
|
یک سرقت پر از سود
|
سرو سهی دیروز
|
آتش گرفته پر سوز
|
آتش ز فعل، از Lose
|
یک خط راست در دوز
|
من باختم، تو پیروز
|
ماتم، کتم، و مردود
|
سرما نشسته بر تن
|
لرزیدن و شکستن
|
از فکر تو گسستن
|
با صبر، عهد بستن
|
در فکر راه رستن
|
در آتشم چو نمرود
|
عشق است و آتش و خون
|
جانم به درد مجنون
|
رویت چو گشته گلگون
|
چون ترک تو کنم، چون؟
|
در اجتماع مفتون
|
تنها نبود، “کمبود”
|
دورم ز روی ماهت
|
از شعله ی نگاهت
|
از آسمان راهت
|
تنها درون چاهت
|
در اجتماع آهت
|
حتی “نبود” هم بود
|
از شکوه و شکایت
|
دل بس کن این حکایت
|
از حق بجو هدایت
|
ای مبدا و نهایت
|
ای بهترین درایت
|
عاشق منم تو معبود
|
Mohammad Hossein Ebrahimzadeh
محمد حسین ابراهیم زاده
محمد حسین ابراهیم زاده